به نام خدا

خدا اجازه شیون به عرشیان می داد

حسین فاطمه وقتی که داشت جان می داد

و جبرئیل که می خواند روضه گودال

صدای ناله شان عرش را تکان می داد

مَلَک نداشت تحمل ، وگرنه جبرائیل

 حقیقت ته گودال را نشان  می داد

تمام ساکنه کائنات می مُردند

سر جدا شده را گر نشان شان می داد

نخواند روضه دگر از وداع ،جبرائیل

که سیل اشک دو چشمش مگر امان می داد

به دید قاصر ما کربلا سراسر غم

علی الخصوص دمی که حسین جوان می داد

به دید زینبی اما قشنگ و زیبا بود

به ویژه بر سر نیزه سری اذان می داد

و باز می شد از این، کربلا چه زیباتر

خدا اگر به حسین اش کمی زمان می داد


اشعار ضیاءالدین زین الدینی روضه ,حسین منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین مطالب این وبلاگ

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

دانلود آهنگ جدید فروشگاه سایت بلاگ بیست صــبوح همه چی موجوده sbobet24h hamechidan212 باسکول ، لودسل ، ویفیدر بلت فیدر دانلود رایگان فیم و سریال های جدید ایرانی